اخبار و مقالات
 

 
پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد
 

پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد

جمعه، 20 مرداد 1402 | Article Rating

به نظر شما این جمله چه مفهومی دارد
«پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد»
این سوال مفاهیم عمیقی در بردارد

گروهی از کارشناسان متخصص در رشته های مختلف روانی، اجتماعی و بهداشتی اقدام به تهیه یک سری مباحث و پژوهشهای روانی نموده اند که این پژوهش ها  ثابت میکند که رابطه یک دختر با پدرش فرصتهای بی نظیری را برای رشد ذهنی و عقلی در اختیار دختر قرار می دهد و درهای آینده را به میزانی متناسب با میزان استحکام این رابطه به روی او باز می کند. همچنین براساس آمارگیری های عمومی که از هزاران زن گرفته شده است، معلوم شد که یک رابطه درست و مستحکم میان دختر و پدر میتواند دختر را به سطوح بالاتری از موفقیت برساند و از جمله بارزترین مسایلی که این پژوهش ها موفق به کشف آن شد، این است که دخترانی که رابطه نیکو و سالمی را با پدر خود داشته اند، در مقایسه با آنانی که روابط آشفته و مضطرب داشته اند، توانسته اند به گونه ای بسیار بهتر و موفق تر شریک زندگی خویش را انتخاب نمایند.


گروهی از کارشناسان اقدام به انجام پژوهشی درباره گذشته تاریخی تعداد بی شماری از زنان کردند و مشکلات واقعی را که برخی از این زنان در اثر بی خردی و عدم اعتماد به نفس و نداشتن قدرت تصمیم گیری با آن مواجه بودند را ثبت کردند و به این نتیجه رسیدند که دختری که از رابطه مستحکم و با ثباتی با پدر خویش برخوردار باشد هرگز از تصمیم گیری در یک فرصت مناسب تردید و یا فرار نمی کند .از یک شخصیت قوی و اعتماد به نفس کافی برخوردار است و خواسته های مشخصی دارد. اهداف مرحله ای خود را میتواند مشخص کند .از یک دید باز برخوردار است و می تواند راه درست را از غلط تشخیص دهد و احتمال فریب خوردن و یا گمراه شدن چنین دختری بسیار اندک است. پدر دو نقش اساسی را در زندگی دختر خویش ایفا میکند؛ او از یک سو نقش تعلیمی و تربیتی دارد و این همان نیرویی است که اعتماد به نفس را به دختر ارزانی میکند و از سوی دیگر پدر هر دختری برای او معیار و الگوی کلی مردان را در ذهن او مجسم می کند و در صورتی که این الگو برای دختر الگوی ناهنجار و نادرستی باشد، زندگی عاطفی این دختر نیز در آینده دستخوش ناهنجاریهای زیادی خواهد بود و حتی شاید به بدترین وضع ممکن بیفتد.
از سوی دیگر میتوان گفت که پدر بایستی احترام بیشتری را برای دختر خود قائل باشد و او را بیشتر درک نماید ،چرا که در آن صورت اعتماد به نفس این دختر افزایش خواهد یافت و به آن مرحله از درک و فهم خواهد رسید که هرگز در فریب و گمراهی گرفتار نشود و به صراحت میتوان گفت که اگر بخواهیم پیشاپیش موفقیت و یا عدم موفقیت یک دختر را در زندگی مشترک آینده بسنجیم ، بایستی ابتدا رابطه این دختر را با پدر خود در مراحل سنی مختلف بررسی نماییم.

 

نصیحت های کارشناسانه:

در اینجا میخواهیم چند نصیحت را از جانب خانم کارشناس ایزنبیرگ به همه پدرانی تقدیم کنیم که علاقه مند به آینده دخترانشان هستند و دوست دارند که دخترشان با اعتماد به نفس کافی رشد کند و با موفقیت به اهداف مورد علاقه خود برسد:
پدر عزیز ، در رفتار و شیوه برخوردی که در حضور دختر با دخترانتان با همسر خویش دارید بسیار دقت کنید چرا که رابطه میان شما و همسرتان و این جو عاطفی که دخترتان در آن زندگی می کند ،میزان ترس و هراسش را از زندگی مشترک آینده معین خواهد ساخت و بی شک هر دختری آینده این زندگی را در جو خانوادگی و واقعیتی که در آن زندگی می کند مجسم می نماید. به این ترتیب که اگر محیط خانوادگی یک دختر محیطی سالم و شاد باشد، در آن صورت آن دختر با امید و خوشبختی زیادی به آینده و زندگی خواهد نگریست و اگر مسأله برعکس باشد ،در آن صورت احساساتی همچون ترس و شک و بدبینی نسبت به آینده همیشه بر روح و روان آن دختر حاکم خواهد بود و هیچ بعید نیست که چنین دختری از یک زندگی شکست خورده به زندگی شکست خورده دیگری منتقل شود.
از سوی دیگر در صورتی که رابطه شما با همسرتان ناهنجار باشد، هر چند که سعی کنید که این ناهنجاریها را از چشمان دختران که با دقت کامل همه مسایل را دنبال میکند مخفی کنید هرگز موفق نخواهید شد که رابطه سالمی را با دختر خود داشته باشید و واقعیت تلخی که در اینجا وجود دارد این است که نیاز مبرمی که دختران به یک رابطه سالم با شما دارد بسیار بالاتر و مهمتر از سلامت رابطه شما با همسرتان می باشد.


شک و اتهام و سوء فهم:
پدر عزیز ! چیزی که دخترتان از شما میخواهد این است که الگوی کاملی را از مرد ، همسر و دوست را یکجا در اختیار او قرار دهيد اما متأسفانه بسیاری از پدران یک الگو و تصویر منفی از مرد را به ذهن دختر خویش القا می کنند که این تصویر با شک و اتهام و سوء فهم و ابهامات زیادی همراه است بگذارید شجاعانه اقرار کنیم که علت بسیاری از شکست هایی که دخترها بعدها در زندگی عاطفی با آن مواجه می شوند همان رابطه ناهنجاری است که با پدر داشته اند یا اینکه اصلا با پدر رابطه انداشته اند.
از سوی دیگر در صورتی که یک پدر رفتار آمیخته با سپاس و احترامی را با دختر خود داشته باشد ، این پدر بایستی حتماً دقت کند که همان رفتار را با دیگر زنهای اطراف دختر همچون مادر یا عمه نیز داشته باشد و این رفتار از همان میزان از احترام برخوردار باشد .چرا که یک دختر همیشه با دید انتقــاد و ارزیابی به رفتــار پدر با همسـرش ، مادرش و یا خواهرش می نگرد و همیشه رفتار پدر با آنها را با رفتاری که با خویشاوندان مذکر همچون برادران، فرزندان پسر و غیــره دارد مقایسه می کند.

رشد ذاتی:

ما غالباً با ملایمت و مواظبت مبالغه آمیزی با دخترانمان رفتار می کنیم به گونه ای که یک دختر در مقایسه با فرزند پسر و فرصت هایی که در اختیار او قرار میدهیم،  از فرصت های بسیار اندکی برای خود پروری و به دست آوردن اعتماد به نفس و تقویت نیروهای خود برای مقابله با سختی های زندگی بهره مند می شود و بی شک هر چقدر که پدر و مادر در دوران کودکی فرصت های بیشتری را برای اتکا به خود در مواجهه با مشکلات کوچک و حل آنها در اختیار کودک خود قرار دهند، این کودک در آینده از قدرت بیشتری برای حل مشکلات بزرگتر برخوردار خواهد بود در حالی که ما غالباً نظارت مضاعفی را بر دختران خود اعمال میکنیم به گونه ای که او را از فرصت های اتکا به خود ،حتی در حل مشکلات کوچک ،محروم می کنیم و در مقابل، فرصت های فراوانی را برای اعتماد به نفس و مقابله با مشکلات را در اختیار فرزند پسر قرار می دهیم و این فرصت ها او را فردی موفق و متکی به خود بار می آورد.
خانم ایزنبیرگ می گوید: بگذارید دخترانتان با مشکلات زندگی مقابله کنند و شما نیز برای کمک به آنها در حل این مشکلات کاملاً آماده باشید، اما هرگز در حل هر مشکل کوچک و یا بزرگی که برای آنها پیش می آید، دخالت نکنید و هرگز به دخترانتان یاد ندهید که در همان لحظه اول بروز مشکل از شما کمک بخواهند چرا که گامهای اول و دوم را بایستی خود دختر برای حل مشکل خویش بردارد و در صورتی که پس از این تلاش موفق به حل مشکل خود نشود، در این صورت پدر باید وارد عمل شود.نقش پدر این است که به دختر خود در ساختن احساسات و شخصیتی که خود برای خود می سازد کمک کند، نه اینکه بی موقع و‌قبل از فرا رسیدن زمان مناسب به یاری دختر خویش در حل مشکلات خود بشتابد، چرا که در این صورت و خود به خود این حالت را برای همیشه بر دختر خود حاکم خواهد کرد که از جنس مخالف ، چه شوهر، چه برادر و چه همکار باشد تبعیت کند و چنین دختری همیشه خود را در مقایسه با مرد موفق و متکی به خود ناتوان و ضعیف می بیند.

عدم وجود مصونيت:

دختری که از کودکی عادت کرده باشد که مشکلاتش را توسط شخص دیگری حل کند ،در بزرگسالی چنین شخصی را نخواهد یافت که در هنگام بروز مشکل سریعاً وارد عمل شود و مشکلش را حل نماید و در صورتی که یک دختر پیوسته خود را از انجام تجارب جدید باز دارد و به این مسأله نیز خو بگیرد، در این صورت چگونه در آینده با زندگی خود که همچون زندگی های دیگر مردم عبارت از یک سلسله تجارب جدید و پی در پی است ، مقابله خواهد نمود؟ به همین دلیل است که ایزنبیرگ بسیار ضروری میداند که دختران را از همان دوران کودکی به كسب تجارب جديد تشویق نمایند. از سوی دیگر در صورتی که عبارت هایی همچون «می ترسم »بر زبان یک دختر بچه تکرار شود، این امر کاملاً طبیعی است اما مسأله غیر طبیعی اینجاست که پدر در برابر این احساس ترس مفرط دختر خود به زانو درآید و دختر خود را در عدم تمایل به کسب تجارب جدید همراهی کند .چرا که در این صورت چنین پدری نه تنها به دختر خود کمک نکرده است ، بلکه در حق او ظلم کرده است. 
ایزنبیرگ میگوید :یک مسأله بسیار مهم است و آن اینکه یک دختر از همان دوران کودکی بایستی به همراه همکلاسی هایش در گردش های دسته جمعی مدرسه شرکت کند و یا در دوره ها و کلاس های آموزشی، در رشته های مورد علاقه اش همچون نقاشی ،کامپیوتر و یا ورزش ثبت نام و مشارکت نماید. چرا که همین مشارکت ها باعث میشود که ترس و وحشتی که یک دختر از محیط های جدید و مردم ناآشنا دارد، بریزد و زایل شود. برخی از پدران از همان دوران کودکی با حساسیت زاید الوصفی با علایق دختر خود برخورد می کنند و این علایق را با ترازوی مؤنث بودن  می سنجند. پس در صورتی که این علایق با معیارهای آن تراز و تناسب و هماهنگی داشته باشد ، با آن موافقت می کنند و در غیر این صورت با آوردن بهانه «محدوده فعالیت دختران از محدوده فعالیت پسران جداست »این علایق را رد می کنند و به بهانه اینکه دختر است ، با فعالیت او در این زمینه مخالفت می کنند و باید بگوییم که غالباً چنین پدرانی از همان دوران کودکی خشونت بسیار زیادی را برای محدود کردن علایق دخترانشان به خرج می دهند که البته این برخورد غیر منطقی است.
چرا که منطق حکم می کند که فرزندان دختر و پسری که در یک خانه با هم زندگی می کنند ،بایستی با صرف نظر از دختر یا پسر بودن ، از فرصتهای مساوی برای فعالیت و ابراز استعداد برخوردار باشند و عدالت و مساوات بین آنان رعایت شود، زیرا در صورتی که یک دختر در دوران کودکی از تجربه و مهارت ها و فرصتهایی که در اختیار برادرش قرار گرفته ،محروم شود و مساوات در مورد او رعایت نشود، در آن صورت این حالت برای او به صورت یک عقده روانی درخواهد آمد و در آینده نیز با او همراهی خواهد کرد. در اینجا یک نکته لازم به ذکر است و آن اینکه رابطه سالم میان یک پدر و دختر بایستی از ویژگی هایی برخوردار باشد .مثلاً هیچ مانعی وجود ندارد که یک پدر گاهگاهی با دختر خود به تنهایی به گردش برود. زیرا چنین گردش هایی ،حتی اگر کم و با فواصل زمانی طولانی باشد ،می تواند تأثیر بسیار عمیق و مثبتی را بر وجود دختر بگذارد که این تأثیر تا ابد در نهاد او باقی خواهد ماند و چه زیباست که یک دختر در کمال عشق و صراحت و گرمی و صمیمیت و به تنهایی با پدر خود همنشین شود و هیچ شخص ثالثی این ارتباط نیکو را بر هم نزند و فرصت همصحبتی با پدر را از دختر نگیرد !
پدر گرامی! بسیار زیبا و نیکوست که در چنین ارتباط ایده آل و صمیمی ،از موفقیت ها و مشکلات کار خود با دخترتان صحبت کنید و در خصوص برخی از مسایل شخصی خود همچون رنگ لباس و یا نقشه هایی که برای آینده دارید از او نظرخواهی کنید و حتی بسیار عالی تر می شود اگر که با دختر خود درباره مسایل مهمتر و بزرگتری همچون سیاست ،فرهنگ و غیره گفتگو کنید و هنگامی که مسایلی در مورد آینده خانواده همچون خرید یک اتومبیل جدید و یا انتقال از محلی به محل دیگر و یا انجام یک سفر تابستانی در خانواده مطرح می شود در اینجا شما بایستی حتما بدانید که دختر با دخترانتان همچون فرزندان پسر حق اظهار نظر در این خصوص دارند.


یک نصیحت طلایی:
به دخترتان بگویید که او زیباست و چنین عبارتهای احساسی را از او دریغ نکنید. زیرا در صورتی که این عبارت ها را از شخص بیگانه ای دریافت کند، به آسانی فریب خواهد خورد.

در پایان ایزنبیرگ یک نصیحت طلایی به پدران تقدیم می کند و به هر پدری می گوید :به دخترتان بگویید که او زیباست و چنین عبارت های زیبا و جذابی را از او دریغ نکنید. چرا که او در درجه اول دختر و مؤنث است و از نظر احساساتی و عاطفی نیاز به چنین عبارت هایی دارد و برای اینکه او را از افتادن در دام مردان هوسران مصون کنید، اجازه دهید که این عبارت ها را به جای اینکه در آینده از زبان شخص بیگانه ای بشنود، از شما دریافت نماید.
 

تصاویر
  • پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد
  • پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد
  • پدر بایستی نزدیکترین مرد به دختر خود باشد
ثبت امتیاز
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Empty
Click + to add content
پایگاه اطلاع رسانی روانشناسی امجد

تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که ببینید اعضای خانواده شما دیگر صمیمیت قبل را با هم ندارند؟ و یا شاهد دعوا، درگیری یا تنش با یکدیگر باشید؟ در این موارد چه می کنید؟ از چه کسی کمک می خواهید و مشورت می گیرید؟ خانواده رکن مهمی است که بروز کوچک ترین مشکل در آن می تواند آرامش اعضا را به هم بریزد و یا آن ها را در موقعیتی چالش برانگیز با هم قرار دهد. این وبسایت حاوی مطالب مفیدی برای برون رفت از این مشکلات است.

شبکه های اجتماعی

ما را در شبکه های اجتماعی از طریق لینک زیر دنبال کنید و از نظرات خود بهرمند سازید :

کلیه حقوق قانونی وبسایت متعلق به جناب آقای کاظم امجد  می باشد

  • بازگشت به بالا