اخبار و مقالات
 

 
 این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
 

این مردان برای ازدواج مناسب نیستند

یکشنبه، 12 آذر 1402 | Article Rating

توصیه هایی برای دخترانی که  در آستانه ازدواج قرار دارند!!!

  •  بیش از حد غیرتی خودخواه و مستبد، لجوج و سنگدل، مردی که همیشه خود را بر حق می بیند، معتاد به دروغگویی ، افسرده و غمگین ، معتاد به زنان ،مرد کودک صف.

  • خطر مشکلات روحی بیش از مشکلات جسمی ازدواج را تهدید می کند.

  • کارشناسان بر این عقیده اند که مردان همان گونه که پیش از ازدواج مورد معاینه جسمی قرار می گیرند، ازنظر روحی نیز باید معاینه شوند.

  • عشق به تنهایی کفایت نمی کند، همسر آینده خود را پیش از ازدواج با دقت بررسی کنید.

  • اگر مخالفت بستگان با داماد آینده بر اساس منطق باشد بایستی مورد توجه قرار گیرد.

همه دختران می خواهند ازدواج کنند... و این امر مطلوب و منطقی است... اما؟

شوهر مناسب چه کسی است؟ آیا شخص مورد علاقه دختر مناسب است یا شخص مورد نظر پدر و مادر؟ و اگر نظر دختر با نظر پدر و مادر مخالف باشد چه باید کرد؟

 یک دختر چگونه میتواند به این مسأله پی ببرد که  شخص مورد علاقه اش که با ظاهر زیبا و آراسته و كلمات دلنشین و با ثروت او را شیفته خود ساخته است، اصلاً شایستگی ازدواج را ندارد؟!!

باتریک کارن دانشمند آمریکایی به نمونه هایی از مردان که در بالا به آنها اشاره کردیم می گوید: «مردانی که شایستگی ازدواج را ندارند». وی اضافه می کند: بسیاری از دختران فریب ظاهر پر زرق و برق و حرفهای فریبنده و به ظاهر عاشقانــه را می خورند و از اولین نگاه در دامی که آن را عشق می پندارند گرفتار می شوند و این توهم برای آنان حاصل می شود که این مرد همان مراد مطلوب است و بعد از این هیچ کس غیر از او در قلبشان جای نخواهد گرفت . شاید هم این گونه فکر می کنند که نقد را نباید داد و به جایش نسیه گرفت ، یا به عبارتی این مرد که به خواستگاری وی آمده است را باید غنیمت شمرد؟

به همین دلیل دختر عجولانه موافقت خود را اعلام می کند . چرا که داماد با ظاهر فریبنده همچون مال و مقام و ثروت و قامتی زیبا دختر را شیفته خود ساخته و اکنون زمان آن فرا رسیده است که آن دختر به آسایش مطلوب برسد و در مقابل دوستانش به این همسر ببالد. اما بستگان دختر مخالفت می کنند،  زیرا بیش از دختر خود درباره این داماد آینده می دانند و از صفات و ویژگی های  وی اطلاع دارند .اما بر اثر پافشاری دختر، بستگان نیز با اکراه تسلیم می شوند و سرانجام با برگزاری مراسم عروسی، دختر راهی خانه بخت که نه ، بلکه خانه غفلت می شود و پس از گذشت مدتی و بیداری از خواب غفلت خود را در میان دریایی از اشک و اندوه می یابد .زیرا علیرغم هشدارهای پدر و مادر و با وجود نشانه های خطر و انحرافات روحی و رفتارها و حرکات و برخوردهایی که پیش از ازدواج از این مرد مشاهده کرده بود، چشم بسته وی را برای همسری خود پذیرفته است.

فقط کافی است که قبل از ازدواج کمی عاقلانه بیندیشید و عینک صورتی رنگ را از چشمان مبهوت خود بردارید و در امر ازدواج عجولانه و شتاب زده تصمیم نگیرید ، بلکه با چشم بصیرت و منطق  ، همسر آینده خود را انتخاب و سرنوشت خود را با سرنوشت وی گره بزنید.

چرا که عقده های روانی و مشکلات روحی یک مرد به مراتب بیش از مشکلات جسمی می تواند برای ازدواج خطر ساز باشد. به همین دلیل کارشناسان ازدواج بر این عقیده اند که مردان همان گونه که پیش از ازدواج مورد معاینه جسمی و طبی قرار می گیرند ، بایستی از نظر روحی روانی نیز به طور جدی معاینه شوند.

عشق به تنهایی کافی نیست

همسر خود را قبل از ازدواج با دقت بشناسید. عشق  به تنهایی نمی تواند آفات و مشکلات روحی که برخی مردان به آن مبتلا هستند را معالجه کند ، مشکلاتی که از نظر کارشناسان اگر یکی از آنها در مردی نهفته باشد زندگی زناشویی را به طور جدی به خطر می اندازد.

به همین دلیل کارشناسان توصیه می کنند:  نامزد خود را پیش از ازدواج با دقت بشناسید و اگر یکی از صفات و ویژگی های زیر را در وی مشاهده کردید بهتر است ادامه ندهید و رابطه خود را با او قطع کنید.

مردان بیش از حد غیرتی

 غیرت این گونه افراد عادی و ناشی از عشق نیست. اما مردی که دارای این صفت است با پیش کشیدن مسأله عشق سعی دارد شما را به توهم بیندازد. چرا که این صفت از افکار بیمارگونه  وی ، او از عدم اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران نشأت گرفته است. به همین دلیل این شخص در هر مسأله ای و از هر رفتاری که به صورت کاملا بی منظور از شما سر می زند برداشت سوء و نادرست می کند تا از این طریق شما را مورد اتهام قرار دهد و شعار همیشگی این گونه افراد «به زمانه نمی شود اطمینان کرد» است.

چنین فردی همیشه تصور می کند دیگران قصد آسیب رساندن و صدمه زدن به وی را دارند و حتی در مورد نزدیکترین افراد به خود و به شما همچون خواهران، برادران، دوستان و حتی شاید والدین، سوءظن دارد. به همین دلیل شما بدون کسب اجازه از وی، حق انجام هیچ کاری را نخواهید داشت و هر صحبت یا تماسی که انجام می دهید یا اگر قصد خروج از منزل را دارید فقط با اجازه وی و زیر سمع و نظر وی امکان پذیر خواهد بود!

و قطعاً این مسایل زندگی را به جامی از زهر تبدیل می کند که هیچ عشقی هر چقدر هم که شیرین باشد، قادر به شیرین کردن آن نخواهد بود. چرا که عشق هرگز قادر به همزیستی با این صفت آزاردهنده  یعنی غیرت بیش از حد و غیر طبیعی نخواهد بود.

بنابراین بهتر است تا یک دختر پیش از اتخاذ هر تصمیمی ابتدا شخص مورد نظر و امیال و خواسته های وی را کاملاً بسنجد و مورد بررسی قرار دهد و تصویر کاملاً واضح و شناخت عمیقی از شخصیت و عقده های روانی نهانی و پنهانی وی به دست آورد و هرگز عجولانه تصمیم نگیرد تا زمانی که صلاحیت  و شایستگی جوان مورد نظر برایش ثابت شود. البته همه این ارتباطات و  بررسی های پیش از ازدواج ، بایستی زیر نظر و با پیگیری پدر و مادر صورت گیرد. اما اگر زنی پس از ازدواج به این ویژگی همسر پی برد، در آن صورت فقط  یک راه در پیش رو خواهد داشت و آن اینکه به طور مطلق تسلیم خواسته های او شود تا اینکه به علت و انگیزه و ریشه اصلی این رفتار پی ببرد و برای نجات همسرش از این بحران روحی تلاش نماید.

  به او بگویید:  زندگی شر مطلق نیست و همه  انسان های موجود در دنیا شر نیستند، بلکه خیر و شر در این دنیا با هم هستند و علاوه بر انسانهای شرور،انسانهای خیر و نیکو نیز در دنیا وجود دارند و این ما هستیم که همراهان و دوستان خود را از میان خوب و بد انتخاب می کنیم. اگر با وجود همه این تلاش ها تغییری در رفتار همسرتان حاصل نشد، آنگاه هیچ راهی جز مراجعه به روان پزشک باقی نخواهد ماند تا با درمان، دست از این اوهام و عقده های روانی بردارد. البته اگر با رفتن نزد روان پزشک موافقت کند!!

مردان خودخواه و مستبد

تفاهم میان زن و شوهر به معنای آن است که هر کدام از دو طرف شنونده خوبی برای طرف مقابل خود باشد و بداند چگونه خواسته های خود را به گونه ای مسالمت آمیز به طرف مقابل منتقل کند و زمانی که آراء و دیدگاه ها و یا خواسته های  خود را مطرح می کند ، طرف مقابل را از آزادی محروم ننماید .

اما در مورد مرد خودخواه و مستبد دقیقاً عکس این موارد صدق می کند. به این معنا که چنین شخصی همیشه و با تمام نیرو سعی می کند دهان طرف مقابل را ببندد و او را از اظهار نظر محروم کند .به همین دلیل مناقشه و گفتگو میان دو طرف بیشتر به مسابقه بکس شبیه است تا به یک مبادله افکار. چرا که چنین مردی همسر خود را شریک زندگی خود نمیداند ، بلکه وی را بخشی از املاک خاص خود می داند و عقد ازدواج از نظر او نوعی قرارداد تملک به شمار می رود و البته این شخص خود خواه و مستبد از صفات مشابه دیگری نیز برخوردار است که از جمله آنها می توان به غیرت بیش از حد که در سابق به آن پرداختیم اشاره نمود.

این شخص به گونه ای رفتار می کند که حتی اگر می توانست همسر خود را از نفس کشیدن راحت محروم می کرد .هیچ کس حق ندارد نظری مخالف نظر او بدهد یا تصمیمی مخالف خواست او اتخاذ کند . چرا که چنین شخصی جز خود ، هیچ کس دیگری را در دنیا نمی بیند .زمانی که این شخص تصمیم به ازدواج می گیرد ، همسر خود را با ویژگی هایی انتخاب می کند که تنها سعادت و خوشبختی و راحتی وی را محقق کند. به همین دلیل هیچ اهمیتی برای خواسته ها و علایق همسرش قائل نیست و هیچ توجهی به آسایش و خوشبختی او نخواهد کرد.

تا جایی که در خلوت خود از اینکه وی را به همسری خود پذیرفته اید،تعجب می کنید و با کمال ناباوری پاسخ مثبت شما را برای ازدواج با وی دریافت می کند.  چرا که این گونه افراد به سادگی نمی توانند این ویژگی خود را مخفی کنند و شما علی رغم همه رفتارهای مستبدانه ای که پیش از ازدواج از او مشاهده کرده اید، با ازدواج با وی موافقت کرده اید.

این گروه از مردان تنها برای خود زندگی می کنند و بهتر است که تا ابد اسیر نفس خود باقی بمانند. از دیکتاتوری خود با دیگران لذت ببرند و هرگز ازدواج نکنند.

مردانی که همیشه خود را بر حق می بینند

این گونه مردان هم با خود و هم با دیگران رفتاری تندگرایانه دارند و فقط الگوهای ایده آل مطلق را می پسندند و هیچ جایگزینی را برای آن نمی پذیرند. البته این الگو نیز از نظر آنان مفهوم خاصی دارد که خود برای خود مجسم کرده اند و با آن مفهومی که در میان مردم متعارف و معمول است  ، تفاوت زیادی دارد و این الگوهای ایده آلی ،همسر را به شدت خسته و فرسوده می کند. چرا که نمی داند چه کاری همسرش را خشنود می کند تا آن را انجام دهد و چه کاری وی را ناخشنود می سازد تا از انجام آن اجتناب نمایند. زیرا چنین فردی به راحتی خواسته های خود را بیان نمی کند ،بلکه تصور می کند که دیگران بایستی همانند او فکر کنند و بدون اینکه خواسته های خود را بیان کند دیگران آنها را بشناسند و از آنها مطلع باشند.

به این ترتیب اگر همسر این شخص خطای ناچیزی مرتکب شود، هرگز از انتقادهای  نیش دار و آزاردهنده وی در امان نخواهد ماند. گویی این گونه اشخاص به کمین نشسته اند تا از دیگران خطای سهوی و غیر عمد سر بزند ،تا  بار عصبی و روانی خود را بر سر آنان تخلیه نمایند. از نظر چنین شخصی رفتار همسرش با دیگران اشتباه است. مدل موی همسرش با صورتش تناسبی ندارد، لباسی که بر تن می کند مناسب او نیست و الی آخر...

و اگر فرض کنیم که شما به همسری چنین شخصی در آمده اید، چگونه باید رفتار کنید تا بخشی از این عیب را تا آنجا که ممکن است اصلاح کنید؟!.... چندین بار با صراحت به او بگویید که ستایش و تعریف او از شما تا حد زیادی به شما نشاط و شادی می بخشد و این ستایش ها ، عامل موفقیت شما در زندگی با او خواهد بود و اینکه خشم و عصبانيت نتیجه معکوس می دهد و به انفجار می انجامد. مؤلف كتاب « كليد محرمانه شخصیت شما»  به زنانی که با این نوع از مردان ازدواج کرده اند توصیه می کند که در هنگام صحبت کردن یا مناقشه با همسران خود کلماتی همانند عزیزم به کار ببرند. این نویسنده همچنین به این دسته از خانم ها توصیه می کند که در آغاز سخنان خود با همسر از عبارت «حق با شماست»!! استفاده کنند چرا که کاربرد این عبارت در مورد این گونه مردان حكم جادو را خواهد داشت .زیرا این گونه مردان از انتقاد و سرزنش متنفرند. پس از آن از دیگر رفتارهای همسرتان که چندان بد نیستند تعریف و ستایش کنید ، زیرا از این طریق تا حدی اعتماد به نفسش را بالا خواهید برد .و اگر پس از این تلاش ها کمی شما را ستایش کرد و یا از یکی از رفتارهایتان تعریف نمود ، متواضع برخورد نکنید. بلکه بالعکس لبخند بزنید و با در آغوش گرفتن او خوشحالی خود را در مقابل این قدرشناسی ابراز کنید.

مردان لجوج و سنگدل

این شخصیت از هرگونه روحیه شاد و خودجوش تهی است و از سازگاری با متغیرات زندگی که با آنها مواجه می شود عاجز است. هرگز از کوچکترین موضعی و در برابر هیچ گردبادی هر چند نابود کننده باشد، عقب نشینی نمی کند. به میزان بسیار اندکی می توان وی را سرزنش کرد .زیرا این گونه افراد در محیطی رشد کرده اند که نرمش و بخشش در آن مفهومی نداشته است  و از والدین خود نیاموخته اند ،که در زندگی به جز رنگ سیاه و سفید، رنگهای دیگری نیز وجود دارد. موضوع عجیب اینجاست که افراد موصوف به صفت لجاجت و سنگدلانه ،اولین افرادی هستند که به انواع بیماریهای جسمی روانی مبتلا می شوند و کارهایی همچون عبادت ، تفکر و فعالیتهای ورزشی می تواند کمک بزرگی برای رها شدن از چنگال این صفت به آنان بنماید.

 اگر روزی مشاهده کردید که خشم این شخص به گونه ای غیرعادی منفجر شد و همچون کودکی فریاد سر داد و بالشت ها و ظروف غذا را به این طرف و آن طرف پرتاب کرد، تعجب نکنید و عکس العمل تندی نشان ندهید. چرا که این شیوه به او کمک می کند تا بار خود را تخلیه کند و کمی سبک شود و اگر این عمل با سکوت کامل شما پاسخ داده شود، ادامه نخواهد یافت. بگذارید زمان بگذرد، خود به خود آرام خواهد شد.

چنین شخصیتی عاشق صراحت در گفتار و زود سر اصل مطلب رفتن است و دوست ندارد وقتش را با حاشیه رفتن طرف مقابل تلف .کند در پایان باید گفت که همسـر چنین شخصی باید تا حــدودی آزادی در اختیار شوهــرش قــرار دهد،تا همیشه احســاس کند که شما برای این خواسته اش که دوست دارد مطبوع باشد نه تابع ،احترام قائلید.

مردان معتاد به دروغ

برخی انسان ها به دلیل ضعف کلی که در درون خود می بینند به دروغ متوسل می شوند. اما شخص معتاد  به دروغ فقط دروغ نمی گوید، بلکه ساده ترین و روشن ترین حقایق را به دلایلی خودخواهانه و بدون ذره ای احترام به دیگران تغییر میدهد و خدشه دار می کند. چنین مردی اعتماد همسرش را از بین خواهد برد. اعتمادی که پایه و اساس روابط زناشویی را تشکیل می دهد. اگر با چنین مردی ازدواج کنید ، دروغ شما را فرا خواهد گرفت. او دروغ می گوید و باور نمی کند که دروغ می گوید.

تنها راهی که احتمالاً می تواند به معالجه این شخص کمک کند،این است که وانمود کنید که دروغش را پذیرفته اید ،گویی که او راست گفته است. اما در ضمن با نرمی به وی اشاره کنید که باید این دیدگاه نادرست خود را تغییر دهد. اما اگر پس از گذشت مدتی این راه موثر واقع نشد و نشانه هایی از بهبودی مشاهده نکردید، آن گاه بهتر آن است که در مقابل این شخص از حق وتو استفاده کنید چرا که وی شایستگی اعتماد و احترام شما را ندارد.

مردان غمگین و افسرده

این نوع از مردان چهره ای در هم کشیده و ظاهری افسرده دارند. همیشه غمگینند و به نقطه مبهم و نامعلومی خیره می شوند و در دنیایی دور سیر می کنند. اگر از آنان سئوال شود که چه مشکلی دارید و یا به چه چیز فکر می کنید تنها با این عبارت پاسخ میدهند: «هیچ چیز» که قطعا هیچ چیز به معنای آن است که چیزی هست و اینکه وضعیت این شخص نگران کننده است. این حالت های ناامیدی و افســردگی را نبایــد نادیده گرفت. چرا که روز به روز در وجــود شخص ریشـــه دارتر می شوند و بیش از پیش رفتارهای شخص افسرده را تحت الشعاع خود قرار می دهند و بدتر اینکه شخص در مراحل بعدی دچار حالتهای دوگانه ای می شود. گاهی بسیار مأیوس و منزوی و گاهی بسیار شاد و پرانرژی است. که البته این نوسان میان دو حالت اندوه و شادی چیزی جز بیماری روحی نیست ، که تنها با کمک پزشک متخصص قابل درمان است و همسر چنین شخصی به تنهایی قادر به درمان وی نخواهد بود. اما اگر قبل از ازدواج چنین حالت هایی را در رفتارهای شخص مورد نظر مشاهده کردید ، بهتر است  قبل از ان که دیر شود و کار از کار بگذرد کاملاً از وی دور شوید.

اما اگر با چنین شخصی ازدواج کردید عملاً این حالات روحی و صفاتی که به آنها اشاره کردیم را از نزدیک لمس خواهید کرد و با صحبت هایی که از وی خواهید شنید، مبنی بر این که چقدر از سوی اطرافیانش مورد ستم واقع می شود،  بیش از پیش به بیماری وی پی خواهید برد. او به همه شک می کند ،از جمله شما ! و همیشه مطمئن است که دیگران خطری علیه وی هستند و از سوی بعضی ها بیش از بقیه احساس خطر می کند . و گاهی هم برای محافظت از خود از گزند دشمن خیالی، به فکر کشتن آن دشمن می افتد ، که البته در چنین حالتی این شخص دیگر یک بیمار روانی نیست، بلکه بیمار عقلی است.

پی بردن به عوارض و حالات این بیماری کار دشواری نیست. چرا که رفتارها و افکار منفی و سوءظن شدید این گونه اشخاص نسبت به دیگران کاملا گویای مطلب است  و آنان بدون هیچ دلیلی و یا مدرک واضحی دیگران را به بدخواهی نسبت به خود متهم می کنند.

بنابراین اگر همسر شما از این نوع افراد باشد، بهتر است وی را راضی کنید به روان پزشک مراجعه کند. اما اگر هنوز با وی ازدواج نکرده اید ،بهتر است ازدواج را به زمان ما بعد از درمان و بهبودی کامل از این بیماری موکول کنید. یا اینکه ارتباط خود را با وی به کلی قطع کنید.

معتاد به زنان

مرد دارای این ویژگی، در درون خود از زنان متنفر است. با این وجود سعی می کند با آنان طرح دوستی بریزد تا هر گاه شکار به دام افتاد ، انکارها را رها کند و به سراغ دیگری برود و این کار را نوعی مردانگی می داند.

این نوع از مردان دائما تغییر مکان می دهند. امروز با یک زن و فردا با زن دیگری طرح دوستی می ریزند و حتی شغل خود را دائماً تغییر می دهند. البته این ویژگی در دوران نامزدی و قبل از ازدواج  به سادگی قابل تشخیص است و از چشمان این اشخاص به راحتی می توان فهمید که به همسر خود وفادار نخواهند ماند. چرا که قادر به انجام این کار نیستند، بلکه قصد دارند در اولین فرصت به همسر خود خیانت کنند .زیرا این نوع مردان از زنان متنفرند .بنابراین اگر همسر شما از این قبیل مردان است، سعی خواهد کرد تا اعتماد به نفس شما را از بین ببرد و با تحقیر کردن همه رفتارها و گفتارهایتان، شما را مورد شکنجه قرار دهد. البته این شکنجه در دوران پس از ازدواج افزایش خواهد یافت. چرا که این شخص از برقراری روابط طبیعی و ثابت با یک زن کاملاً عاجز است و بر این عقیده است که هیچ زنی لیاقت برخورداری ازعواطف و احساسات او را ندارد. بنابراین ازدواج شما با چنین شخصی از همان ابتدا محکوم به شکست خواهد بود. زیرا چنین اشخاصی قصد ازدواج و زندگی دائمی با یک زن را ندارند و اگر هم ازدواج کنند  یا از روی یک تصمیم ناگهانی، یا از روی عشق زودگذر یا از روی هوا و هوس و یا برای دستیابی به زنی که در برابر فریب های آنان مقاومت کرده است و و یا بر اثر فشارهای پدر مادر و یا بستگان چنین اقدامی خواهند کرد. اما هرگز نخواهند توانست همسر صالح و وفاداری برای شریک زندگی خود باشند. آنان نمی توانند مسئولیت اداره یک زندگی و تربیت فرزندان را بر عهده گیرند و برای همسر خود شریک واقعی در زندگی باشند. بنابراین ازدواج با چنین شخصی ، ریسکی واقعی است که عواقب نامعلومی در پی دارد .زیرا دیری نخواهد پایید که شما با حمل نام مطلقه به خانه پدری باز خواهید گشت.

مردان کودک صفت

مرد کودک صفت تمام عمر خود را در وابستگی کامل به مادر سپری می کند. مادر غذایش را آماده می کند، لباس هایش را می شوید و آماده می کند، کارهایش را اداره می کند،  مشکلاتش را حل می کنند و الی آخر. به همین دلیل زمانی که چنین مردی به فکر ازدواج می افتد و یا برای ازدواج اقدام می کند، تنها دو راه پیش رو خواهد داشت. یکی اینکه مادرش برای  وی همسری انتخاب کند که بر او همانند پسرش اعمال سلطه کند و اگر حس حسادت مادر از عروس شدت گیرد ، زندگی آنان را به جهنمی تبدیل خواهد کرد. به خصوص اگر فرزند به همراه همسرش در خانه مادری اقامت کند و مادر نیز همسر خود را از دست داده باشد و همه عواطفش در پسرش خلاصه شده باشد.

البته بسیاری از مادران برای اینکه پسر و عروسشان زندگی آرام و دور از تلخی داشته باشند، احساسات و عواطف خود را کنترل می کنند. اما حتی اگر مادر قادر به انجام این کار باشد، پسر از انجام آن عاجز خواهد بود تا جایی که اگر روزی مادر خود را از دست دهد، زنی اختیار خواهد کرد تا جای مادرش را برایش پر کند و بیش از آنکه همسر باشد، برای او مادری کند. بنابراین اگر می خواهید همسر خود را به فرزندی قبول کنید، مبارک باشد ،اما از همان ابتدا باید همسر بودن خود را فراموش کنید چرا که این شرط همسری با مرد کودک صفت است!!

تصاویر
  •  این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
  •  این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
  •  این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
  •  این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
  •  این مردان برای ازدواج مناسب نیستند
ثبت امتیاز
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Empty
Click + to add content
پایگاه اطلاع رسانی روانشناسی امجد

تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که ببینید اعضای خانواده شما دیگر صمیمیت قبل را با هم ندارند؟ و یا شاهد دعوا، درگیری یا تنش با یکدیگر باشید؟ در این موارد چه می کنید؟ از چه کسی کمک می خواهید و مشورت می گیرید؟ خانواده رکن مهمی است که بروز کوچک ترین مشکل در آن می تواند آرامش اعضا را به هم بریزد و یا آن ها را در موقعیتی چالش برانگیز با هم قرار دهد. این وبسایت حاوی مطالب مفیدی برای برون رفت از این مشکلات است.

شبکه های اجتماعی

ما را در شبکه های اجتماعی از طریق لینک زیر دنبال کنید و از نظرات خود بهرمند سازید :

کلیه حقوق قانونی وبسایت متعلق به جناب آقای کاظم امجد  می باشد

  • بازگشت به بالا